نازار مامان و بابانازار مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

عشقی خوده خوده عشق

نفس بابایی

سلام نفس بابایی آره درسته نفس بابا، این تنها کلمه ای است که بعد از مشخص شدن جنسیتت می تونم در مورد تو بگم، آره قربونت برم حالا که شش ماه رو با هر دردسری که برای مامانی داشتی تمام کردی و وارد 7 ماهگی شدی باید خودومون برای تشریف فرمائی جنابعالی آماده کنیم. نفس بابایی؛ الان که دارم برات می نویسم حدود 21 روزه(از اول ماه رمضان) بابایی مجرد شده نه فکر اشتباه نکن، به خاطر بلاهاییه که شما سر مامان گلی آوردی، آخه اصلاً حالش خوب نیست و رفته خونه عزیز جونت تا یک ماهی استراحت مطلق(که خیلی از مامانی بعیده) داشته باشه که به حول قوه الهی حالش که خوب شد برگرده خونه، البته بعداً من و دعوا نکنی که چرا از مامان گلی نگهداری نکردم،چون من سرکار هستم ...
28 تير 1393

سلام عشق مامان

سلام دختر قشنگه مامان پسلام نفس مامان پسلام تمام دنیای مامان .... فکر نکنی وقتی می گم دنیایی مامان این یعنی دنیای مامان کوچولوه ها نه ... دنیای مامان به اندازه قلب قشنگ شما بزرپه عشقم .... خوب از 31 اردیبهشت تا الان ننوشتم به چند دلیل اولین و مهمترینش بابایی بوده که نمی زاشته بنویسم چون می خواسته بعد از پست انا اعطینناک الکوثر من و مشخص شدن جورابای شما یه پست بزاره که هنوز که هنوزه  نزاشته.. دلیل دوم اینکه خودم اوایل دلم نمی اومد حالا حالا به اون پست چیزی اضافه کنم از بس کیفور بودم  سوم هم امتحانای مامان و گرفتاری های اداره مزید بر علت یعنی اصلا فکر نکنی تنبلیا نه ابداااااااااااااااااااا الهی من فدای تو بشم قربونت بر...
12 تير 1393
1